بارهنگ، گیاهی خودرو و یک ساله با ساقه های نازک و برگ های بیضی شکل و خوشه های دراز که دانه های ریز و لعاب دار آن مصرف دارویی دارد،، بارتنگ، لسان الحمل، جرغول، چرغول، جرغون، خرغول
بارهَنگ، گیاهی خودرو و یک ساله با ساقه های نازک و برگ های بیضی شکل و خوشه های دراز که دانه های ریز و لعاب دار آن مصرف دارویی دارد،، بارتَنگ، لِسانُ الحَمَل، جَرغول، چَرغول، جَرغون، خَرغول
ناحیه ای است در عباسی و یک جانب ’مضافات’ آن میباشد. یعنی ’مضافات’ که از بلوکهای عباسی است حدودش از قریۀ نخل ناخدا به بندر خمیر و از کوش تا خان سرخ و مرکزش بندرعباس است. (از جغرافیای غرب ایران تألیف بهمن کریمی)
ناحیه ای است در عباسی و یک جانب ’مضافات’ آن میباشد. یعنی ’مضافات’ که از بلوکهای عباسی است حدودش از قریۀ نخل ناخدا به بندر خمیر و از کوش تا خان سرخ و مرکزش بندرعباس است. (از جغرافیای غرب ایران تألیف بهمن کریمی)
خان است که کاروانسرا باشد. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : خان خرک شده ست همه خان مان ما بر یکدگر نشسته درو کاروان برف. کمال اسماعیل (از فرهنگ جهانگیری). ، کاروانسرای کوچک. (آنندراج) (برهان قاطع)
خان است که کاروانسرا باشد. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : خان خرک شده ست همه خان مان ما بر یکدگر نشسته درو کاروان برف. کمال اسماعیل (از فرهنگ جهانگیری). ، کاروانسرای کوچک. (آنندراج) (برهان قاطع)
قریه ای است بفاصله 5500 گزی شمال غرب زیارت خواجه سالار واقع در علاقۀ خمیاب مربوط بحکومت درجه 3 قرقین متعلق بحکومت کلان شبرغان ولایت مزارشریف. موقعیت آن بین خط 66 درجه و 3 دقیقۀ طول البلد شرقی و خط 37 درجه و 25 دقیقه و 13 ثانیۀ عرض البلد شمالی میباشد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
قریه ای است بفاصله 5500 گزی شمال غرب زیارت خواجه سالار واقع در علاقۀ خمیاب مربوط بحکومت درجه 3 قرقین متعلق بحکومت کلان شبرغان ولایت مزارشریف. موقعیت آن بین خط 66 درجه و 3 دقیقۀ طول البلد شرقی و خط 37 درجه و 25 دقیقه و 13 ثانیۀ عرض البلد شمالی میباشد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
دهی است از دهستان دره شهر شهرستان ایلام. ناحیه ای است واقع در 14 هزارگزی شمال باختر دره شهر کنار راه مالرو ایلام. این ده در منطقۀ کوهستانی قرار دارد و هوای آن گرم و سکنه اش 173 تن میباشد. مذهب آنها شیعی و زبانشان لری و لکی است. آب این ده از رود خانه صیمره و محصول آنجا غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالی بافی میباشد. راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان دره شهر شهرستان ایلام. ناحیه ای است واقع در 14 هزارگزی شمال باختر دره شهر کنار راه مالرو ایلام. این ده در منطقۀ کوهستانی قرار دارد و هوای آن گرم و سکنه اش 173 تن میباشد. مذهب آنها شیعی و زبانشان لری و لکی است. آب این ده از رود خانه صیمره و محصول آنجا غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالی بافی میباشد. راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
شهری بوده است بزرگ و آبادان در ترکستان شرقی یا در چین به زمان شاهرخ میرزا الغبیک. شاهرخ از طرف خود رسولان به این محل گسیل داشت. ولی فعلاً وضع آن مجهول است. (از قاموس الاعلام ج 3 ص 2020)
شهری بوده است بزرگ و آبادان در ترکستان شرقی یا در چین به زمان شاهرخ میرزا الغبیک. شاهرخ از طرف خود رسولان به این محل گسیل داشت. ولی فعلاً وضع آن مجهول است. (از قاموس الاعلام ج 3 ص 2020)
دهی است از دهستان فندرسک بخش رامیان شهرستان گرگان. واقع در 24 هزارگزی باختر رامیان وشمال شوسۀ رامیان به گرگان. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای مناطق معتدل و مالاریایی. دارای 270 تن سکنه که فارسی زبان و شیعه مذهبند. آب آنجا از رودخانه و قنات و محصول آن برنج و غلات و توتون و سیگار ولبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان شال و پارچۀ ابریشمی و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به خان به بین شود
دهی است از دهستان فندرسک بخش رامیان شهرستان گرگان. واقع در 24 هزارگزی باختر رامیان وشمال شوسۀ رامیان به گرگان. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای مناطق معتدل و مالاریایی. دارای 270 تن سکنه که فارسی زبان و شیعه مذهبند. آب آنجا از رودخانه و قنات و محصول آن برنج و غلات و توتون و سیگار ولبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان شال و پارچۀ ابریشمی و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به خان به بین شود
قریه ای است که بفاصله 19000 گز در شمال قلعۀ درزاب و گرزیوان مربوط بحکومت اعلی میمنه و بین خط 65 درجه 24 دقیقه 6 ثانیه طول البلد شرقی و خط 36 درجه 7 دقیقه 24 ثانیه عرض البلد شمالی واقع میباشد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
قریه ای است که بفاصله 19000 گز در شمال قلعۀ درزاب و گرزیوان مربوط بحکومت اعلی میمنه و بین خط 65 درجه 24 دقیقه 6 ثانیه طول البلد شرقی و خط 36 درجه 7 دقیقه 24 ثانیه عرض البلد شمالی واقع میباشد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
دهی است از دهستان بناجو بخش بناب مراغه، واقع در4هزارگزی جنوب بناب و یکهزار گزی باختر راه ارابه روبناب به میاندوآب. ناحیه ای است واقع در جلگه، باتلاقی، معتدل و مالاریایی، دارای 1112 تن سکنۀ شیعی مذهب و ترک زبان. این ده از رود خانه صوفی چای و چاه مشروب میشود. محصولات آن غلات و کشمش و بادام و حبوبات است واهالی آن با کشاورزی گذران میکنند. و راه آن مالرو است. این ده از دو محل بفاصله 3/5 هزارگزی بنام خانه برق جدید و قدیم تشکیل یافته و سکنۀ خانه برق قدیم 651 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 187)
دهی است از دهستان بناجو بخش بناب مراغه، واقع در4هزارگزی جنوب بناب و یکهزار گزی باختر راه ارابه روبناب به میاندوآب. ناحیه ای است واقع در جلگه، باتلاقی، معتدل و مالاریایی، دارای 1112 تن سکنۀ شیعی مذهب و ترک زبان. این ده از رود خانه صوفی چای و چاه مشروب میشود. محصولات آن غلات و کشمش و بادام و حبوبات است واهالی آن با کشاورزی گذران میکنند. و راه آن مالرو است. این ده از دو محل بفاصله 3/5 هزارگزی بنام خانه برق جدید و قدیم تشکیل یافته و سکنۀ خانه برق قدیم 651 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 187)
برندۀ اثاث خانه. ربایندۀ اثاث خانه. دزد. سارق. ج، خانه بران: چو دزد خانه بر کالا همی جست سریر شاه را بالا همی جست. نظامی. من بسختی ب خانه دگران خانه من بدست خانه بران. نظامی. گر سه حمال کارگر داری چار جمال خانه برداری. نظامی. نقطه گه خانه رحمت تویی خانه بر نقطۀ زحمت تویی. نظامی
برندۀ اثاث خانه. ربایندۀ اثاث خانه. دزد. سارق. ج، خانه بران: چو دزد خانه بر کالا همی جست سریر شاه را بالا همی جست. نظامی. من بسختی ب خانه دگران خانه من بدست خانه بران. نظامی. گر سه حمال کارگر داری چار جمال خانه برداری. نظامی. نقطه گه خانه رحمت تویی خانه بر نقطۀ زحمت تویی. نظامی
عمل خانه بردن. عمل غارت و دزدی: رقص در پایشان بزخمه گری ضرب در دستشان بخانه بری. نظامی. شاه دانست کان چه شیوه گری است دزد خانه بقصد خانه بری است. نظامی
عمل خانه بردن. عمل غارت و دزدی: رقص در پایشان بزخمه گری ضرب در دستشان بخانه بری. نظامی. شاه دانست کان چه شیوه گری است دزد خانه بقصد خانه بری است. نظامی
خانه تابستانی راگویند. (شرفنامۀ منیری) (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : بسا خان و کاشانه و خان غرد بدو اندرون شادی و نوشخرد. ابوشکور بلخی (از فرهنگ اسدی)
خانه تابستانی راگویند. (شرفنامۀ منیری) (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : بسا خان و کاشانه و خان غرد بدو اندرون شادی و نوشخرد. ابوشکور بلخی (از فرهنگ اسدی)
لسان الحمل و بارتنگ. (ناظم الاطباء). نام گیاهی است که اطلاق شکم بازدارد و آنرا جرغول و جرغون و خرگوش و خرکول نیز گویند. (آنندراج). رجوع به لسان الحمل شود، ورق کاغذ. (ناظم الاطباء)
لسان الحمل و بارتنگ. (ناظم الاطباء). نام گیاهی است که اطلاق شکم بازدارد و آنرا جرغول و جرغون و خرگوش و خرکول نیز گویند. (آنندراج). رجوع به لسان الحمل شود، ورق کاغذ. (ناظم الاطباء)
مقراضی که بوسیله آن ناخن برند: بتاب یکسرناخن قواره مه را دوشاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب. (خاقانی)، مقراض قیچی. توضیح هم} ناخن برا (ی) {صحیح است و هم} ناخن پیرا (ی) {و هیچیک محرف دیگری نیست
مقراضی که بوسیله آن ناخن برند: بتاب یکسرناخن قواره مه را دوشاخ چون سر ناخن برا نمود بتاب. (خاقانی)، مقراض قیچی. توضیح هم} ناخن برا (ی) {صحیح است و هم} ناخن پیرا (ی) {و هیچیک محرف دیگری نیست